روزنامه گل- بهروز رسایلی
در روزهایی که یک جنگ زشت منفعتطلبانه بر سر برگزاری یا عدم برگزاری مسابقات لیگ برتر در گرفته و به تبع آن هر روز شاهد فوجی از اظهارنظرهای زشت و دوستنداشتنی هستیم، اجازه بدهید رد یک رگه روشنایی را بگیریم و برسیم به اظهارنظر بوژیدار رادوشوویچ در بدو بازگشتش به ایران؛ جایی که دروازهبان کروات پرسپولیس در واکنش به اینکه حالا در آستانه تبدیل شدن به گلر شماره یک سرخپوشان قرار گرفته، اینطور جواب میدهد: «خوشحالم. خیلی هم خوشحالم. چهار سال برای فرا رسیدن چنین روزی صبر کردم.»
رادو راست میگوید. همه ما دیدیدم که او در تمام طول این سالها چه بردباری بینظیری به خرج داد. مدتها روی نیمکت نشست، دم بر نیاورد، در همه شادیهای گل به عنوان اولین نفر خودش را به حلقه بازیکنان رساند، کلی تهمت و شایعه شنید، در موردش گفتند فامیل برانکو است و ارز بیزبان نباید خرج یک نیمکتنشین شود... همه اینها را شنید و به روی خودش نیاورد. هر بار به اقتضای شرایط فیکس شد، کلینشیت کرد و بیاعتراض به نیمکت برگشت. او نمونه بارز یک ورزشکار حرفهای، صبور، بااخلاق و رقابتپذیر بود؛ نهایتا هم مزد همه اینها را گرفت. بوژیدار امسال با تابوشکنی تاریخی گابریل کالدرون در حضور علیرضا بیرانوند فیکس شد و یحیی گلمحمدی هم بعدتر همین سرمشق را دنبال کرد. حالا اما بیرو قراردادش را با باشگاه خارجی بسته تا رادو به پاس آن همه انتظار و امیدواری، بالاخره شماره یک بیچکوچانه قرمزها باشد؛ فیکسی که هواداران هم قبولش دارند.
این معجزه «صبر» است؛ فرمول بدون مرز موفقیت که همه ما گاهی آن را فراموش میکنیم. صد البته صبر خالی کافی نیست و در کنار آن باید تلاش، استمرار و حفظ امید و روحیه جنگجویی هم چاشنی کار باشد. به این ترتیب بالاخره موفقیت حاصل خواهد شد. این وعده قطعی و قاعده محکم طبیعت است. شاید رادوشوویچ گلر خیلی تاپی نباشد و شاید جمله او ظاهرا ساده به نظر برسد، اما داستان مردی که در یک کشور غریبه آنقدر جنگید تا گلر ملیپوش آن کشور را نیمکتنشین کرد، حتما آموزنده است.
خوب است امروز، فقط همین امروز را به جای مرور هزارباره بهانهها و جملات تکراری مخالفان برگزاری لیگ، به این چند کلمه از بوژیدار بیشتر فکر کنیم: «چهار سال برای فرا رسیدن چنین روزی صبر کردم...»