روزنامه گل- رسول بهروش
مهدی تاج گفته: «بهترین جملهای که میتوان در مورد مارک ویلموتس استفاده کرد این است که او سر ما کلاه گذاشت»؛ و البته این کلاهبردار حرفهای و بینالمللی همان کسی است که جناب رییس فدراسیون فوتبال و اعوان و انصارش با تبلیغات فراوان از او به عنوان آدمی نجیب و بامعرفت یاد میکردند!
قصه حضور ویلموتس در ایران، مو به مو رنج و درد است. وقتی یاد آن همه لاف مدیران فدراسیون در مورد استخدام بهترین گزینه و عقد بهترین قرارداد با او میافیتم، مغزمان سوت میکشد. اینها همان آدمهایی بودند که میگفتند چون سابقه هشت سال همکاری با کارلوس کیروش را دارند، به اصطلاح گرگ بالاندیده شدهاند و حواسشان هست که این بار نقاط ضعف قرارداد با کیروش تکرار نشود، اما نهایتا کاغذی با ویلموتس امضا شد که قرارداد کارلوس را برای همیشه تاریخ روسفید کرد! حاصل به کارگیری تجارب سالهای گذشته و مهارت مدیریتی آقایان، شد حضور یک مربی پروازی بیجنم و پولکی که حتی «دوزار» برای کارش ارزش قائل نبود. با آنچه از ویلموتس در این ماهها دیدیم، شایعه سلفی انداختن او با پولی که قبل از بازی با عراق گرفت، چندان هم غیرقابل به نظر نمیرسد. بخش سوزناکتر قضیه اینجاست که آقایان با همین پول حتی امکان جذب هروه رنار –سرمربی تیم جذاب مراکش در جامجهانی- را هم داشتند، اما با محاسبات میلیمتری تاج و شرکا به ویلموتس رسیدند!
خب اعتراف آقای تاج را شنیدیم. ایشان بزرگواری کردند و پذیرفتند در ماجرای عقد قرارداد و همکاری با ویلموتس، سرشان کلاه رفته است؛ الان تکلیف چیست؟ الان زیان مالی و غیرمالی تحمیلشده به فوتبال ایران را چه کسی باید جبران کند؟ این همه پول از کیسه مردم رفت، این همه فرصت و امتیاز از دست دادیم که تازه الان آقای تاج بگوید سرم کلاه رفت؟ جالب است که حتی عذرخواهی هم نمیکنند و لابد دون شأن میدانند؛ هرچند این اعتراف، باز به مراتب صادقانهتر از عود کردن بیماری استاد همزمان با تو زرد از آب درآمدن ویلموتس بوده است!