داستان نامه‌ای از منچستر
15342
به خدا هوادار «آدم» است
24 ارديبهشت 1399
744
ایرانی
در کشور ما نوع برخورد با این جماعت طوری است که انگار مردم عاشق فوتبال، چسبیده‌های علاف و بیکاری هستند که نباید به آنها «رو» داد

روزنامه گل- رسول بهروش

بوندس‌لیگای آلمان اولین لیگ معتبر دنیاست که مسابقاتش را در شرایط کرونایی از سر می‌گیرد. بدیهی است که ادامه بازی‌های این فصل پشت درهای بسته برگزار خواهد شد. با این حال مدیران باشگاه بایرن‌مونیخ در رفتاری جالب توجه برای تک‌تک هواداران رسمی خود پیامی ارسال کرده بودند که در آن در نهایت ادب و احترام بابت برگزاری بازی پشت درهای بسته عذرخواهی شده بود. یعنی بزرگترین قدرت فوتبال آلمان به خاطر اتفاقی که یک سر سوزن هم تقصیر باشگاه نیست اینطور متواضعانه پوزش می‌خواهد، چون به درستی می‌فهمد بزرگترین سرمایه باشگاه «هوادار» است و باید با او مثل ارباب‌ها رفتار کرد.

حالا این نوع برخورد را مقایسه کنید با فوتبال ایران و جایگاهی که مدیران ما برای هواداران متصورند. در کشور ما نوع برخورد با این جماعت طوری است که انگار مردم عاشق فوتبال، چسبیده‌های علاف و بیکاری هستند که نباید به آنها «رو» داد. کافی است بعد از عادی شدن شرایط، شما یک روز شماره تلفن هر 16 باشگاه لیگ برتری را فهرست کنید، تک‌تک به آنها زنگ بزنید و یک سوال ساده مثلا در مورد زمان و مکان تمرینات تیم بپرسید؛ در آن صورت خواهید دید مسوولان چند تیم پاسخگو هستند و همینطور پی خواهید برد لحن برخوردها چقدر زننده و طلبکارانه است. اساسا در ایران نگاه کلان به هوادار (و در نمایی کلی‌تر شاید شهروندان) همین است. تا به حال هزار بار دیده‌ایم که ساعت و بعضا روز برگزاری مسابقات را به طور ناگهانی عوض می‌کنند، بدون اینکه فکر کنند شاید یک آدم بخت‌برگشته مطابق تقویم قبلی برنامه‌ریزی کرده است. همین چند ماه پیش محل برگزاری بازی استقلال و پیکان، سه ساعت قبل از مسابقه از ورزشگاه شهر قدس به آزادی تغییر کرد یا بازی پرماجرای سپاهان- پرسپولیس در حالی در آخرین ساعات پشت درهای بسته رفت که چندده هزار بلیت الکترونیکی برای آن به فروش رفته بود. اگر شما بخشی از اینها را برای مدیران بایرن‌مونیخ تعریف کنید، احتمالا یک دل سیر گریه خواهند کرد!

نگارنده بیست و چند سال پیش در نوجوانی آدرس چند باشگاه بزرگ اروپایی را به دست آوردم و از بین آنها با زبان انگلیسی افتضاح نامه‌ای دو خطی با محتوای ابراز علاقه برای منچستریونایتد نوشتم. نامه را با مقدار زیادی تمبر داخل یکی از همین صندوق‌های زرد انداختم و 26 روز بعد یک بسته سفارشی از باشگاه انگلیسی دریافت کردم؛ پاکتی شامل دو کاتالوگ رنگی بسیار شیک در مورد تاریخچه باشگاه و البته استادیوم اولدترافورد. این کاتالوگ‌ها را هنوز هم نگه داشته‌ام، نه به خاطر اینکه تحفه خاصی بودند، فقط به این دلیل که فراموش نکنم یک عده آدم در انگلستان حتی برای یک هوادار کم سال در ایران هم این همه ارزش قائل‌اند؛ هواداری مطلقا خارج از مارکت که نه توان خرید یک قطعه بلیت دارد و نه می‌تواند از ناحیه خرید حق پخش بازی‌ها و لباس اورجینال سودی به آنها برساند. به خدا فهمیدنش زیاد سخت نیست که چرا آنها آنجا هستند و ما اینجا!



دیدگاه های کاربران (1 دیدگاه)
رضا 25 / 02 / 1399 12 : 06 : 17

بخاطر اینکه اینجا همه چیز دولتیه ، اگه خصوصی بود و میفهمیدن که درآمد داشتن از تماشاگره اونوقت التماس میکردن و جایزه میزاشتن.. مثه پیجی که ۱۰ میلیون فالوور داره تو اینستاگرام از پیجی که ۲۰۰ هزار نفر فالوور داره درآمدش بیشتره، ولی تو ایران سپاهان یا فولاد یا ذوب آهن بیشتر از پرسپولیس پول دارن


تازه ترین خبرها