روزنامه گل- بخش زیادی از رنجنامه فرهاد مجیدی علیه مشکلات مدیریتی استقلال درست و منطقی است، اما از دو جهت میتوان مجیدی را نقد کرد. نخست اینکه این کار او یک نافرمانی سازمانی است و طبعا مربی نباید علیه مسوولان رده بالاتر چنین ادبیاتی به کار ببرد. او میتوانست مشکلاتی را که میبیند و در این نامه هم آمده، در یک فضای خصوصی به مدیران باشگاه انتقال بدهد. اشکال دوم هم این است که مجیدی مجموعه این شرایط را دید و قبول کرد سرمربی استقلال شود. وقتی خودش میگوید این اواخر ساعتها با استراماچونی حرف زده، یعنی یک پکیج کامل از مشکلات استقلال به او منتقل شده و کاملا فهمیده که مربی ایتالیایی از دست چه فضایی در حال فرار است. خب پس شما با چشم باز آمدی و همه دردسرها را هم به جان خریدی؛ دیگر این خشم و گریز زودهنگام چه معنایی دارد؟ به طور کلی بیانیه اخیر مجیدی جالب نبود و شاید در نگاه بدبینانه حتی بتوان آن را ترفندی برای توجیه ناکامی احتمالی دانست.