روزنامه گل- با اعلام فدراسیون فوتبال، سرمربی بعدی تیم ملی ایران قطعا یک گزینه داخلی خواهد بود. بنابراین احتمال حضور برانکو ایوانکوویچ یا هر مربی خارجی دیگری در تیم ملی منتفی است. خود پروفسور هم دیروز مصاحبه کرد و گفت گزینه فدراسیون نیست. فارغ از اینکه در حال حاضر و بعد از استعفای مهدی تاج چه کسی پروژه انتخاب سرمربی را دنبال میکند، نگاهی به گزینههای داخلی هدایت تیم ملی نشان میدهد «به حق» باید نگران این مجموعه باشیم؛ تیمی که برای صعود از مرحله پیشمقدماتی جامجهانی در تنگنا گرفتار شده و حداقل نیاز به کسب 10 امتیاز از چهار بازی دور برگشت برابر هنگکنگ، کامبوج، بحرین و عراق دارد. آیا دوستان در فدراسیون اطمینان دارند که انتخاب مربی داخلی بهترین گزینه است؟
علی دایی؛ شاید 9 سال سکوت
ظاهرا مهمترین گزینه داخلی فدراسیون برای هدایت تیم ملی، علی دایی است؛ کسی که تقریبا یک دهه پیش هم این نیمکت را در اختیار داشت، اما بعد از باخت به عربستان اخراج شد و 9 ماه تمام یک کلمه هم حرف نزد. دایی در داخل تیم ملی حامیان مهمی دارد؛ از جمله سردار آزمون که آشکارا به شهریار ابراز ارادت میکند و البته مهدی طارمی که حضورش در سطح اول فوتبال کشور را مدیون دایی است. با این همه، سبک مربیگری دایی همیشه منتقدان زیادی داشته و بسیاری او را متهم میکنند که بیشتر از مسایل فنی، به دنبال تهییج روانی بازیکنان و نیز داد و فریاد در کنار زمین است. چنانکه گفته شد سابقه حضور قبلی دایی در تیم ملی اصلا جالب توجه نبوده و او از آن زمان تا به حال با وجود حضور نسبتا مستمر در لیگ برتر، موفق به کسب عنوان قهرمانی در این مسابقات نشده است. با این اوصاف طبیعتا انتخاب دایی، برای هر دو طرف یک ریسک بزرگ است؛ هم فدراسیون که در صورت ناکامی باید یک بهای سنگین و تاریخی بپردازد و هم خود دایی که شکست تکراری روی این نیمکت ممکن است به جای 9 ماه، این بار او را به 9 سال سکوت وا بدارد! حتما علی دایی آنقدر تجربه دارد که بفهمد بازی با عراق و بحرین حتی در ورزشگاه آزادی اصلا، اصلا و اصلا ساده نیست.
امیر قلعهنویی؛ یک کوه انرژی منفی
در مورد بازگشت احتمالی امیر قلعهنویی به تیم ملی هم بسیاری از انتقادات بند بالا (علی دایی) میتواند وجود داشته باشد. به هر حال امیر هم سابقه یک دوره حضور ناموفق در تیم ملی را داشته و مخصوصا طی سالهای اخیر، عملکردش با افول و نزول چشمگیر همراه بوده است. با این همه، قلعهنویی حتی مشکلات مضاعفی هم دارد. بعید است او در داخل تیم ملی و بین بازیکنان حامی جدی داشته باشد. هچنین انرژی منفی زیادی هم اطراف قلعهنویی وجود دارد؛ به طوری که اخیرا در بسیاری از شهرها و ورزشگاههای کشور علیه این مربی شعار سر دادهاند. به علاوه رویارویی او با منتقدانش به شکل روزافزون ادامه داشته و بعضا از دایره ادب هم خارج شده است. به همه اینها اضافه کنید اظهارنظر اخیر قلعهنویی را که گفته بود: «چون با من مشکل دارند، سرمربی تیم ملی نمیشوم.» شبیه وضع علی دایی، وقتی گفت: «هر کس لابی قویتری داشته باشد سرمربی تیم ملی میشود» و وقتی خودش به این منصب رسید، ناچار شد بگوید: «با خدا لابی کردم!» مجموعه این مسایل نشان میدهد بخت قلعهنویی برای رسیدن به نیمکت تیم ملی زیاد نیست و اگر هم چنین پستی را به او بدهند، باید فشار شدید افکار عمومی را تحمل کند.
یحیی گلمحمدی؛ تیم دارد، تجربه نه!
مورد یحیی گلمحمدی ویژه است و به نظر میرسد تیم ملی فوتبال ایران یک دوره سرمربیگری به او بدهکار باشد. این را از آن بابت میگوییم که گروه زیادی از هواداران فوتبال، یحیی را نماد مربیان علمگرا و مدرن داخلی میدانند؛ کسی که اگرچه معمولا تیمهایش خوب و روان بازی میکنند و نتایج نسبتا مطلوبی هم به دست میآورند، اما بیش از یک دهه پس از آغاز مربیگری، هنوز قهرمانی لیگ برتر را تجربه نکرده است. به علاوه یحیی بیشتر متخصص بازی گرفتن از تیمهای کمستاره است و در مورد حسن تعامل او با بازیکنان سرشناس تردیدهای زیادی وجود دارد. گلمحمدی در دوران حضورش روی نیمکت پرسپولیس، با مهدی مهدویکیا به شدت به مشکل برخورد و حتی با بازیکنی در سطح جواد کاظمیان هم مشکل پیدا کرد. آیا این کمتجربگی در زمینه مدیریت تیمهای پرستاره، برای یحیی در تیم ملی مشکلساز نخواهد شد؟ به علاوه فراموش نکنیم او در حال حاضر تیم دارد و اگر شهرخودرو راضی به از دست دادن گلمحمدی نشود، این مربی تا آخر اردیبهشت درگیر کار در تیمی است که یکی از نمانیدگان ایران در آسیا هم خواهد بود.
سایرین
از وحید هاشمیان هم به عنوان یکی از گزینههای در سایه نام میبرند؛ کسی که بیرانوند به برخی رفقایش گفته سرمربی بعدی تیم ملی اوست! انتخاب وحید بیتجربه و خونسرد اما در این شرایط حیاتی، بیشترین مخالفان را خواهد داشت. او کسی است که میگوید: «در جریان بازی با عراق میدانستم که مسعود شجاعی به زودی اخراج خواهد شد، به ویلموتس هم گفتم، اما تعویضش نکرد.» آیا چنین کاراکتری به کار تیم ملی خواهد آمد؟ الکس نوری هم یک گزینه جذاب داخلی- خارجی است؛ اما اولا یادتان باشد او به تازگی با یورگن کلینزمن راهی هرتابرلین شده و ثانیا اگر قرار است دستمزد دلاری به الکس جوان بدهیم، پس چرا یکی مثل برانکو از فهرست گزینهها خط میخورد؟