9 ماه بعد از 90
12987
هرج و مرج در تاریکی
24 آذر 1398
682
ایرانی
می‌توانیم با اطمینان بگوییم عادل در برنامه‌اش زمین و زمان را به هم می‌دوخت تا یک ارتباط اینترنتی زنده با ایتالیا برقرار کند و خود استراماچونی را پای میز سوال و جواب بکشاند

روزنامه گل- حالا دقیقا 9 ماه از تعطیلی برنامه نود می‌گذرد و البته که مردم ایران برای مسوولان حتی آنقدر محرم و محترم نبودند که یک نفر دلیل این تعطیلی را توضیح بدهد. در این مورد زیاد گفته و نوشته شده، هرچند یکسره بی‌فایده بوده است. تا وقتی صداوسیما به طور انحصاری اداره می‌شود و به جای «فرستنده- مخاطب» رابطه «ارباب- رعیت» بر آن حاکم است، انتظاری جز این هم نمی‌توان داشت. از این بحث که بگذریم، تعطیلی نود هر روز ابعاد و تبعات جدیدترش را به رخ می‌کشد؛ از بلبشوی اواخر بهار که باعث شد مسابقات فصل جدید به دلایل امنیتی عقب بیفتد تا حوادث و بی‌نظمی‌های باورنکردنی این روزها که گریبان فوتبال ایران را گرفته است. فقط همین چند مورد را تیتروار بخوانید تا بدانید دقیقا در مورد چه چیزی سخن می‌گوییم.

ویلموتس؛ در تاریکی آمد و رفت

نود نبود وهیچکس نوع انتخاب سرمربی تیم ملی را زیر ذره‌بین نبرد. عادل خاموش بود و هیچ رسانه‌ای که زورش به فدراسیون برسد، از آقایان نپرسید چرا بین هروه رنارد و ویلموتس، به دومی رضایت دادند. مربی بلژیکی در تاریکی محض آمد و در فضایی تاریک‌تر رفت؛ با رفتاری که بیشتر به تلکه‌گیری شبیه بود. باز کسی نفهمید قرارداد او چطور تنظیم شده بود که استاد هرگز در ایران تشریف نداشت. هیچکس نفهمید چقدر پول از اموال عمومی صرف این آزمون و خطا شد و حالا هم کسی نمی‌داند پروسه تعیین جانشین او به چه شکل در جریان است. الان فضایی درست کرده‌اند که در آن شانس انتخاب سرمربی ایرانی برای تیم ملی هر لحظه بیشتر می‌شود؛ به این ترتیب بلندتر از همیشه باید پرسید کجایی عادل؟ کجایی با نظرسنجی‌های جریان‌سازت؟

استراماچونی؛ اسکایپ بر باد رفته

غائله اخیر در باشگاه استقلال و اقدام ناگهانی آندرا استراماچونی برای فسخ قرارداد هم خوراک خود عادل بود؛ کسی که زیر و بم قصه را بیرون بکشد، تناقض‌ها را رو کند و لااقل بخشی از حقیقت را به مردم نشان بدهد. اگر فردوسی‌پور را ساکت و خانه‌نشین نکرده بودند، بعید بود اولین نود بعد از استراماچونی صرفا به پخش درد دل‌های چند پیشکسوت خلاصه شود. با توجه به تجارب گذشته، می‌توانیم با اطمینان بگوییم عادل در برنامه‌اش زمین و زمان را به هم می‌دوخت تا یک ارتباط اینترنتی زنده با ایتالیا برقرار کند و خود استراماچونی را پای میز سوال و جواب بکشاند. بالاخره بین دوغ و دوشاب، خیلی فرق هست!

لیگ؛ یک هرج‌ومرج واقعی

احتمالا فصل جاری مسابقات لیگ برتر، در بی‌نظمی و هرج‌ومرج حتی دست فصول ابتدایی و لیگ‌های اول و دوم را هم از پشت بسته است! آن از تاخیر مجهول و بی‌دلیل در آغاز کار و بعدش هم جنجال‌های بی‌پایان بلیت‌فروشی الکترونیکی، آن از ماجراهای عجیب نیمه‌نهایی و فینال جام حذفی فصل قبل، آن از استعفاهای مشکوک و سریالی در فدراسیون و این هم از انواع و اقسام تغییرات حیرت‌انگیزی که هر هفته در زمان و مکان برگزاری مسابقات رخ می‌دهد. تصور کنید قرار است پیکان در شهر قدس میزبان استقلال باشد، بعد ناگهان به هر دو تیم ابلاغ می‌شود بروند استادیوم آزادی؛ به این ترتیب همه سهم پیکان از میزبانی، یک لباس فیروزه‌ای و سفیدپوش شدن استقلال است! لغو بازی پرسپولیس و نساجی در پاک‌ترین هوای دو ماه گذشته تهران را به یاد بیاورید و البته تغییر تاریخ همین دیدار استقلال و شاهین بوشهر را. الان انگار طوری است که در غیاب نود، همه با خیال راحت هر کاری که دل‌شان می‌خواهد انجام می‌دهند و خیال‌شان هم جمع است که به احدالناسی پاسخگو نخواهند بود. 9 ماه است در بوق آزادباش به آنارشیسم دمیده‌اند؛ بی‌آنکه ما رعایا حتی بدانیم پشت این شیپور کذایی چه کسی ایستاده است!


تازه ترین خبرها