روزنامه گل -
مشاهده ای که مثل هر مشاهده دیگری، مقایسه را هم در پی دارد. کی روشی که فوتبال را در قالب تدافعی میدید و دوست داشت که توپ و میدان را به حریف بدهد و از خراب کردن بازی او لذت ببرد و چشم امید به اشتباهات احتمالی اش بدوزد، حالا جایش را به یکی از مربیان هوادار فوتبال تهاجمی داده و تیم ملی نه تنها دیگر در برابر حریفان ساده هم مجبور به پارک اتوبوس نیست که به تهاجمی ترین شکل ممکن ارنج میشود و دروازهها را فتح میکند.
در این رابطه بد نیست نگاهی داشته باشیم به برخوردی که کارشناسان و مو سپید کردههای فوتبال در واکنش به پیروزی 14گله ایران برابر کامبوج داشتند. حمید درخشان در این رابطه گفته:« اگر کیروش سرمربی بود نهایتاً ۳ گل به کامبوج میزدیم!» و مهاجرانی اولین سرمربی ایران در جام جهانی میگوید:« به کامبوج اندازه ۴ سال مربیگری کیروش گل زدیم! الان باید افسوس بازی با پرتغال و اسپانیا را بخوریم. تیم ملی در زمان کیروش برابر گوام هم تدافعی بازی میکرد و با حضور این مربی با کامبوج هم دفاعی بازی میکردیم. خصوصیات فوتبالیستهای ایرانی طوری است که اگر آنها را حبس کنیم نمیتوانند تواناییهایشان را نشان دهند. باید با در نظر گرفتن وظایف مشخص به آنها آزادی بدهیم و دیدید که در بازی با کامبوج آنها چگونه فوتبال قابل پسندی را به نمایش گذاشتند. همه فوتبال تهاجمی را دوست دارند، به شرطی که توازن مناسب برای دفاع و حمله در نظر گرفته شود.» تیم ویلموتش زود ارضا نمیشود و تا جایی که توان دارد به حریف میتازد. این تیم برخلاف تیم کی روش توپ و میدان را در دست میگیرد و برای دقایق بازی اش، برنامه دارد.
از نظر شخصیتی و منشی هم فاصله زیادی بین کی روش و ویلموتس وجود دارد. با بودن جنتلمن بلژیکی، نه نیازی هست که فدراسیون همیشه بدهکار ما، نگران برخورد سرمربی اش در کنفرانسهای قبل و بعد از بازی باشد و نه اصحاب رسانه بار تحقیر و توهینهای همیشگی او را مظلومانه به دوش میکشند. آنهایی که فکر میکنند رفتار کی روش در ایران متعلق به این مختصات جغرافیایی خاص بود و در ذهن شان از او کوهی ساختهاند که فقط به خاطر کم کاری مسوولان وطنی آتشفشان میکرد، بد نیست که نگاهی به اخبار جهان فوتبال داشته باشند و حداقل دنیای این روزهای مربی محبوبشان را رصد کنند تا ببینند که کلمبیاییها درگیر همان مشکلاتی شدهاند که سالهای قبل در ایران رایج بود. درگیری تازه کی روش با خبرنگار کلمبیایی در کنفرانس خبری، فقط یکی از نمونههای مختلفی است که کلمبیاییها باید نگرانش باشند. تنشهای عالیجناب کی روش، تفرقه افکنیها و دعواهای بی پایانش برای مدتی به آن سوی کره زمین کوچ کردهاند و این فرصتی مناسب است برای فوتبال ایران تا نفسی تازه کند و با ریه هایی لبریز از اکسیژن لذت به آینده پربار و روزهای آتی اش بیاندیشد.
آرزو کنیم تا همه آنهایی که میپنداشتند حمایت از برانکو در برابر کی روش حمایتی رنگی است و با واژه سازی در پی نگران کردن ما از رسیدن دوران «پسا کیروش» بودند، بی طرفانه بنگرند و ببینند که چگونه میتوان هم جنتلمن بود و هم برای فدراسیون فوتبال ایران کار کرد.
البته ناگفته پیداست که هنوز برای سنجیدن و نمره دادن به عملکرد ویلموتس زود است و باید دید که تیم او مقابل حریفان قدرتر چه خواهد کرد اما یادمان نرود که ما با کی روش هم در برابر مالدیو بازی کردیم و وقتی بازی را با نتیجه عجیب و حقیر یک بر صفر بردیم،او با رفتارش کاری کرد که مجبور به تشکر کردن از او هم بشویم!
شاهین تهرانی