روزنامه گل- فصل گذشته مسابقات لیگ برتر فوتبال ایران به مرز ترسناکی از خشونت رسید و تقریبا هیچ بازی بزرگی بدون یک فوج از زخمیها و بازداشتیها برگزار نشد. در آن زمان بسیاری از منتقدان عقیده داشتند مسامحه و آسانگیری سازمان لیگ بر مربیان، مدیران و بازیکنانی که مصاحبههای تحریکآمیز انجام میدهند، یکی از ریشههای اصلی افزایش خشونت روی سکوهاست. مساله کاملا ساده است؛ وقتی یک مربی برای توجیه ناکامی تیمش و البته ناتوانی خودش مدعی میشود نتایج لیگ «مهندسیشده» است و یا از قبل آن را تعیین کردهاند، طبیعتا هواداران کمسال و بعضا کمسواد تحت تاثیر قرار میگیرند و به جان هم میافتند. آن مربی یا بازیکن به خوبی میداند که شکستش بیش از هر چیز دیگر ناشی از ضعف فنی بوده، اما برای کتمان این حقیقت تلخ تصمیم میگیرد سایرین را متهم کند و از ارادههای پنهانی سخن بگوید. پارسال کمیتههای انضباطی و اخلاق مطلقا کاری به این سمپاشیها نداشتند و همین مساله باعث شد کنترل اوضاع از دست فدراسیون خارج شود. امسال اما آقایان به فکر جبران مافات افتادهاند و به قول رییس کمیته انضباطی تصمیم گرفتهاند افراد خاطی را حتی قبل از رسیدن به خانه مجازات کنند!
در همین راستا و تنها پس از برگزاری هفته اول مسابقات لیگ نوزدهم، چندین بازیکن و مربی از جمله امید عالیشاه، مهدی تارتار، آندرا استراماچونی و وریا غفوری به کمیته انضباطی احضار شدهاند تا در مورد اظهاراتشان پاسخگو باشند. نکته کلیدی اما اینجاست که مرور مطالب طرحشده از سوی این افراد نشان میدهد مساله چندان تنشزایی در میان نبوده که شایسته چنین برخورد پرشتابی باشد. تارتار از قضاوت داور انتقاد کرده، استراماچونی به غیبت مترجمش روی نیمکت معترض بوده و عالیشاه و غفوری هم کیفیت توپهای لیگ را زیر سوال بردهاند. واقعا هیچکدام از اینها شایسته این بگیر و ببند فوری به نظر نمیرسند. شاید فدراسیون تصمیم گرفته به اصطلاح گربه را دم حجله بکشد، اما رفتار آقایان در این مورد بیشتر یادآور افراط و تفریط است؛ یا از این طرف بام افتادن و یا از آن طرف سقوط کردن! نه به پارسال که هر کسی هر چه دلش میخواست به زبان میآورد و کمیته انضباطی عین خیالش هم نبود، نه به امسال که حتی نمیشود از کیفیت توپها انتقاد کرد. فدراسیون میگوید بازیکنان و مربیان در میکسزون فقط حق دارند در مورد مسایل فنی حرف بزند؛ خب مگر گله از کیفیت توپ، غیرفنی است؟ آیا اصلا فنیتر از توپ و زمین بازی داریم؟
نه به آن شوری شور، نه به این بینمکی. بیراه نیست که میگویند ایران سرزمین تندروی و کندوری است؛ جایی که در آن به ندرت اثری از میانهروی دیده میشود. نه دیروز باید آنقدر شل میگرفتید که جوانان احساساتی چشم هم را از کاسه در بیاورند و نه امروز باید اینقدر خشک و سفت برخورد کنید که شائبه اداره پادگانی فوتبال به وجود بیاید. به علاوه روندی که امروز در پیش میگیرید باید تا آخر فصل با همین شدت و حدت پابرجا باقی بماند؛ آیا واقعا میتوانید تا آخر فصل هر کسی که ولو در حد یک جمله از هر چیزی انتقاد کرد، به کمیته انضباطی بکشانید؟ چرا خودتان را در شرایطی قرار میدهید که به زودی به تزلزل و دوگانگی متهم شوید و از اعتبارتان کاسته شود؟