برای اینکه تصمیم به جراحی بگیرم خیلی با خودم کلنجار رفتم چون
10136
کامیابی نیا: یک ثانیه بازی‌های پرسپولیس را از دست دادن برایم عذاب‌آور است به‌خصوص دربی
02 شهريور 1398
2476
ایرانی
قبل از عمل جراحی فرصتی شد تا گفت‌وگویی با کمال کامیابی نیا داشته باشیم که بالاخره بعد از کش‌وقوس‌های فراوان تصمیم گرفت کتف مصدوم خودش را به تیغ جراحان بسپارد.

رضا خدادادی / قبل از عمل جراحی فرصتی شد تا گفت‌وگویی با کمال کامیابی نیا داشته باشیم که بالاخره بعد از کش‌وقوس‌های فراوان تصمیم گرفت کتف مصدوم خودش را به تیغ جراحان بسپارد. شرایطی سخت برای هافبک تأثیرگذار سرخ‌های پایتخت که معتقد است برخلاف نگاه بیرونی و فشارهایی که روی او بود بعد از کلی کلنجار رفتن چنین تصمیمی را گرفته است. کامیابی نیا که به‌جز دربی بابت از دست دادن بازی‌های پرسپولیس بسیار ناراحت و عصبی است چند جمله جالب در مورد تیم کالدرون می‌گوید. اینکه این مربی احتیاج به حمایت دارد و پرسپولیس او انگیزه تکرار قهرمانی برای بار چهارم را دارد. تیمی که معتقد است در ترکیب او سورپرایزهای زیادی را خواهیم دید که شاید یکی از آن‌ها که در مصاحبه‌اش کامیابی نیا به آن اشاره داشت امیر روستایی باشد که توانست از همان ابتدا و در بازی نخست در ترکیب این تیم قرار بگیرد. کمال هنوز هم به تیم ملی فکر می‌کند و معتقد است با آمدن ویلموتس این شانس را بازهم با شناختی که از خودش دارد برای خودش به وجود خواهد آورد تا دوباره ملی‌پوش شود.

شرایط دست تو خوب بود اما چه شد که دوباره طی این چند وقت مصدومیت کتف بازهم سراغت آمد؟

دفعه اول که جراحی کردم شرایط دستم خوب بود و توانستم هفت، هشت ماه بازی کنم تا اینکه یک‌بار در استخر هنگام شیرجه زدن دوباره کپسول دستم پاره شد. همان‌جا شرایط را با جراحم در میان گذاشتم و کار را به نحوی پیش بردم که یک سال و نیم دیگر توانستم با همان کتف آسیب‌دیده بازی کنم.

همان موقع جراحت به تو گفت که نیازی به جراحی نداری یا اینکه شرایط را برای ادامه کارت فراهم کرد؟

همان موقع که پیش جراح رفته بودم  به من گفت که می‌توانی بازی کنی اما این را بدان که درنهایت حتماً این دست من باید دوباره جراحی شود.

اما خوب توانستی با این شرایط کار را پیش ببری؟

دقیقاً و اینکه توانستم با این کتف بازی کنم به خاطر مقاومت خودم برابر این مصدومیت بود و اینکه نمی‌خواستم بازی‌های پرسپولیس را از دست بدهم.

اما کار سختی داشتی چون هر بار که کتف تو در می‌رفت باید راهی بیمارستان می‌شدی؟

بله دقیقاً همین‌طور است. جراحم شرایط را کاملاً برایم تشریح کرده بود. به من گفت که هر بار که کتف من در می‌رود باید به بیمارستان بروم و بعد از بیهوشی آن را جا بیندازند. حتی این مسئله که این شرایط خیلی من را اذیت خواهد کرد هم موضوعی بود که جراحم به من گفته بود. در این‌یک سال و نیم که فوتبال بازی می‌کردم پزشکان تیم کاملاً در جریان بودند که حتماً باید آن را عمل کنم.

پس چرا این کار را نکردی که این‌همه اذیت نشوی؟

آن موقع پرسپولیس شرایط خاصی داشت. تیم در صدر جدول بود و اینکه بازی‌های لیگ قهرمانان آسیا را داشتیم و از سوی دیگر تیم در نقل و انتقالات محروم بود. به همین خاطر مقابل جراحی مقاومت می‌کردم و این کار را مدام عقب می‌انداختم.

این موضوع و شرایطی که داشتی را به برانکو گفته بودی و آیا اصلاً او در جریان بود؟

بله این مسئله را با آقای برانکو در میان گذاشته بودم. بعدازاینکه در بازی با الاهلی کتف من در رفت همان موقع به برانکو گفتم که باید هرچه زودتر عمل کنم. البته آنجا به برانکو هم گفتم که طبق اعلام پزشکم اگر کمی در بازی و در برخی صحنه رعایت داشته باشد این امکان برایم هست که بتوانم بازی کنم.

واکنش برانکو چه بود؟

وقتی این مسئله را با برانکو در میان گذاشتم او از من وقت خواست تا در این زمینه مشورت کند. بعد از چند روز برانکو من را صدا کرد و گفت چون به تو نیاز دارم فعلاً صلاح نیست کتف خودت را عمل کنی اما هر زمان که واقعاً نیاز بود این کار را حتماً باید انجام بدهی. به همین خاطر من کار را ادامه دادم. بعد از بازی با الاهلی خیلی روی دستم کارکردم و حتی روزی یک ربع تا بیست دقیقه به‌جز کار در خانه در تمرینات و پیش از اینکه بازیکنان بیایند با کش کار می‌کردم. به‌خوبی این مسئله را از تدارکات تیم می‌توانید بپرسید که اگر تمرین مثلاً شش بود من از ساعت چهار در زمین بودم و به‌صورت انفرادی کار می‌کردم.  حتی دوستانم یک مثال جالب برای من می‌زدند.

چه مثالی؟

به من می‌گفتند برای داشتن امید به بهبودی باید مثل رافائل نادال باشی.

چطور؟

مصدومیت رافائل نادال هم مثل من از ناحیه کتف بود و او هم مدام برای اینکه بتواند کار کند و کارش به جراحی نکشد کش می‌زد. نادال توانسته بود  کتفش را خوب کند آن‌هم در شرایطی که در ورزش این تنیسور، دست ابزار کار تخصصی اوست. حتی به من گفتند کش زدن مثل مسواک زدن است و باید هر روز تو این کار را انجام بدهم. واقعاً هم این مسئله تأثیر زیادی روی مصدومیت من داشت و باعث شده بود  کتفم دیربه‌دیر در برود.

با این شرایطی که می‌گویی پس چرا تصمیم به جراحی گرفتی؟

در یک ماه گذشته و همان اوایل مردادماه بود که در یک صحنه با مهدی ترابی برخورد داشتم و دستم مصدوم شد و همان‌جا کتفم دوباره در رفت. همان‌جا هم باور کنید اصلاً به عمل فکر نمی‌کردم و حتی در اردوی ترکیه درصحنه‌های بدتر از این هم زمین‌خورده بودم. به همین خاطر هیچ‌کس فکر نمی‌کرد کتف من در رفته است و می‌گفتند باید در صحنه‌های خطرناک‌تر این مشکل برای تو به وجود می‌آمد.  حتی این شرایط هم باعث نشد به جراحی فکر کنم و مدام با خودم می‌گفتم ملاحظه می‌کنم و کار را پیش می‌برم. به همین خاطر در صحنه‌هایی که کار می‌کردم بدون ترس تمرینات و بازی را پیش می‌بردم. همان‌جا به خودم گفتم وقتی دست من این شرایط خوب را دارد چرا باید عمل کنم و سه ماه عقب بیفتم. تجربه قبلی عمل را داشتم و مدام به خودم می‌گفتم جراحی کنم زمان زیاد زیادی می‌برد تا دوباره آماده شوم و به همین خاطر اعتقادم این بود که با کش زدن در تمرینات کار را پیش ببرم.

تو این شرایط را سپری کردی اما هواداران نقد زیادی به تو دارند وقتی فهمیدند که باید جراحی کنی. آن‌ها می‌گویند چرا زودتر و در تعطیلات این کار را نکرد و حالا تا لیگ شروع شده است چنین تصمیمی دارد؟

طبیعی است که مردم‌دوست دارند بازیکن تیمشان آماده باشد و خدا را شکر طی این چند سال با عملکردم توانسته بودم نظر هواداران پرسپولیس را به خودم جلب کنم. باور کنید سر اینکه بالاخره مجاب شوم کتفم را عمل کنم خیلی با خودم کلنجار رفتم. حتی آقای برانکو اگر بود به‌خوبی می‌توانست شهادت دهد که حاضر نبودم حتی یک جلسه تمرین را از دست بدهم. من در این 5 سالی که در پرسپولیس هستم به‌جز یک جلسه که کتفم اجازه نداد حتی یک‌بار هم دیر سر تمرین نرفتم و برایم عذاب وجدان بود که به تمرینات نروم. حتی بعد از مصدومیت هر باره همان فردا به سر تمرین می‌رفتم آن‌هم درحالی‌که مرفین زیادی به من زده بودند و این خیلی خطرناک بود. مدام توسط پزشک تیم به من نوشیدنی می‌دادند که این مرفین را بدنم دفع کند و طبیعی بود که دوست نداشتم هواداران من را این‌طور ببینند. 

بشار هم شرایطی مثل تو داشت اما جراحی کرد و خوب شد؟

بابت جراحی دوباره وقتی دیدم مدام این مصدومیت تکرار می‌شود و داشتم مثل بشار می‌شدم بالاخره تصمیم گرفتم که این کار را بکنم. کتف من وقتی در می‌رفتم گیر می‌کرد و مجبور بودم هربار به بیمارستان بروم و بعد 5 دقیقه بیهوشی آن را جا بیندازند. بعد از عمل درد اندکی داشتم اما هنگام در رفتن درد آن وحشتناک بود و هر باره هم بعد از دو، سه روز دستم به حالت قبلی برمی‌گشت. با انجام فیزیوتراپی و کار درمانی دستم خیلی زود به حالت قبلی برمی‌گشت اما این اواخر دستم مثل بشار رسن شده بود. خیلی از کسانی که فوتبال و بازی‌های پرسپولیس را می‌دیدند اصلاً متوجه مصدومیت بشار نبودند که کتفش مدام در بازی درمی‌رفت اما خودش همان‌جا وسط مسابقه آن را جا می‌انداخت. کتف بشار کاملاً هرز شده بود اما برای من این‌طور نبود. خیلی با خودم کلنجار رفتم و وقتی دیدم این ماه 2 بار این اتفاق برایم افتاد و بیهوشی و داروهای آن واقعاً اذیتم می کرد . این شرایط واقعاً من را عصبی کرده بود تا اینکه متقاعد شدم جراحی کنم. 

به نظرت اگر برانکو الان در پرسپولیس بود، اجازه این کار را به تو می‌داد؟

در زمانی که دستم این‌طور شد شرایط را به برانکو گفتم و حتی به او گفتم اگر تیپ کنم و کش بزنم شاید سه ماه دیگر در برود. اما الان شرایط دستم فرق می‌کند و مدام در می رفت. باور کنید در این یک ماه نگذاشتم کسی بفهمد و چون خبرنگاری سر تمرین نبود کسی متوجه نشد که به بیمارستان می‌رفتم و همراه با آقای خلیلی و دکتر تیم بازهم کتفم را جا می‌انداختم. در این میان شنیدن حرف‌های برخی در فضای مجازی که چاره‌ای جز عمل ندارم و بازهم خوب نمی‌شوم و اینکه باید با کمال با این شرایط ساخت خیلی ناراحت‌کننده بود. باور کنید این افراد اصلاً متوجه نیستند که من چه وضعیتی دارم. باور کنید منتی نیست و من پول می‌گیرم که بازی کنم. خیلی هواداران سوال داشتند که چرا در تعطیلات عمل نکردم اما باور کنید من خیلی تحمل کردم و درنهایت چنین تصمیمی گرفتم. بعد بازی با الاهلی هیچ اتفاقی نیفتاده بود و هفت، هشت بازی دستم اوکی بود. در تعطیلات کش می‌زدم و بالاتنه من کاملاً فرم گرفته بود. حتی آقای کالدرون هم که آمد به من گفت تو مشکل کتف داری و کلا شرایط بچه‌ها را می‌پرسید.

واکنش کالدرون در خصوص وضعیت کتف  تو چه بود؟

در ابتدا که آقای کالدرون آمد شرایط دست من را می‌دانست و حتی در تمریناتی که مضر بود یکسری تمرینات دیگر را انجام می‌دادم. در ترکیه هم که بازی دوستانه داشتیم و خیلی تمرینات پرفشاری را انجام می‌دادم اما وقتی به تهران آمدیم دستم  2 بار راحت در رفت و این خیلی ناراحت‌کننده بود.

از این بگذریم اتفاق رقم خورده و بالاخره تصمیم به جراحی گرفتی. نگاهت به آینده چه هست؟

در این دو ماهی که دستم 2 بار در رفت خیلی با خودم کلنجار رفتم؛ آن‌هم برای من که حتی دوست نداشتم یک تمرین و بازی را از دست بدهم و اگر با برانکو صحبت می‌کردید همه این حرف‌های من را تائید می‌کرد و می‌گفتم دوست ندارم حتی یک بازی را از دست بدهم. همه فکر می‌کنند جراحی کار ساده‌ای است اما واقعاً مشکل است تا بخواهی دوباره به تمرینات برگردید. خیلی با خودم فکر کردم و بعد از مشورتی که به جراحم داشتم به من گفت اول و آخر باید کتف خود را عمل کنی و اینکه می‌خواهی تا نیم‌فصل مدام استرس داشته باشی الان خیال خودت را راحت کن تا نیم‌فصل باقدرت به میادین بتوانی برگردی.

اما این مصدومیت حسرت دربی را به دلت گذاشت؟

حساسیت دربی که قطعاً خیلی بالاست و اینکه در آن نیستم من را ناراحت می‌کند اما در کل اینکه بازی‌های پرسپولیس را از دست می‌دهم من را خیلی عصبانی می‌کند چون شما وقتی در این تیم بازی می‌کنید موجی از لذت را شاهد هستید. به‌خصوص در این چهار سال که تیم نتایج خیلی خوبی را گرفته است. شما اگر آماری داشته باشید از زمانی که برانکو آمد من بیشترین دقایق را برای تیم او بازی کردم و این مسئله برای من خیلی جالب است چون نشان می‌دهم با همه حواشی و مسائلی که در تیم بود توانستم کار را باقدرت پیش ببرم. البته بازهم تأکید می‌کنم هیچ منتی نیست و من پولم را گرفتم و در پرسپولیس زندگی‌ام متحول شد. شکرگزار این موضوع هستم و باشگاه خیلی به من کمک کرد و خوشحالم که همه توانم را گذاشتم.

قرعه سختی هم به پرسپولیس در شش هفته ابتدایی افتاد و قبول داری این موضوع شرایط را پیچیده‌تر کرد؟

بله... شرایط خیلی سخت است و قرعه سختی به پرسپولیس برای شروع لیگ خورد و همین که مربی تیم عوض‌شده و ما نمی‌توانیم خودمان را گول بزنیم که کار آسانی داریم. تا آقای کالدرون جا بیفتد زمان می‌برد و این می‌طلبد که هواداران کنارمان باشند و با صبوری مثل زمان برانکو کمک کنند تا کالدرون هم هرچه زودتر جا بیفتد.

در مورد پرسپولیس با حفظ ستارها و اضافه شدن یکسری ستاره جدید در همه خطوط ترافیک دارد. این موضوع فضای تیم را تبدیل به یک رقابت خوب کرده یا اینکه فشار به وجود آورده است؟

زمان برانکو هم ما همین مشکل را داشتیم و دیدید که سروش یا بشار در بعضی بازی‌ها نیمکت نشین بودند و این مسئله در مورد بازیکنان دیگری هم صدق می‌کرد. این مسائل به نظر مربی برمی‌گردد که چطور این موضوع را مدیریت کند. برانکو طی سه، چهار سالی که در پرسپولیس بود شناخت خوبی از تیم پیداکرده بود و شرایط و شخصیت همه بازیکنان را کاملاً می‌شناخت و در کنار دستیارانی بود که خیلی بیشتر به او کمک می‌کردند. کالدرون هم کار سختی دارد چون ابتدا باید بچه‌های تیم را از نظر شخصیتی خیلی بهتر بشناسد و مهره‌های خوب را به کار بگیرد که با اضافه شدن بازیکنان جدید طبیعتاً کار سخت است. امیدوارم این اتفاق بیفتد تا هم پرسپولیس نتیجه بگیرد و هم اینکه آرام‌آرام با مدیریت این موضوع کارش را در تیم باقدرت پیش ببرد. خوشبختانه در این مدت کوتاهی که کالدرون به پرسپولیس آمده خیلی خوب با بچه‌ها رابطه برقرار کرده و امید به خدا در شرایط بازی نتیجه دلخواه را گرفته و هرچه زودتر بتواند بیشتر به تیم کمک کند. اما در این میان یک موضوع دیگر هم هست.

چه موضوعی؟

اینکه کالدرون را با برانکو مقایسه می‌کنند و این واقعاً کار سختی است. به‌هرحال رزومه‌ای که کالدرون دارد خیلی خوب است و وقتی به پرسپولیس آمد به ما گفت که آمده است تا پرسپولیس برای چهارم قهرمان کند. حتی کالدرون گفت من از لحاظ مالی و کارنامه‌ای شرایط خوبی دارم و در جام جهانی بازی کردم و با یک رزومه خوب که قهرمانی لیگ قهرمانان آسیا در آن است با پرسپولیس به دنبال یک اتفاق جدید است تا بتواند این تیم را قهرمان کند. این موضوع امتیاز خوبی است و قطعاً انگیزه تیم را بالا خواهد برد.

حتی این را شنیدیم که وقتی به پرسپولیس آمد همان ابتدا به بچه‌های تیم تشر زد که باید فکر و خیال قهرمانی‌های گذشته را کنار بگذارند.

دقیقاً همین‌طور است و به ما گفت شما سه قهرمانی و فینال لیگ قهرمانان آسیا رادارید که باید آن را دور بریزید و او هم در مقابل دو فینال جام جهانی و قهرمانی آسیا را کنار خواهد گذاشت و از حالا همه به آینده فکر کنیم تا بتوانیم نتیجه خوبی بگیریم که این واقعاً یک دیدگاه و تفکر خوب است.

به شخصیت کالدرون اشاره داشتی که در تمرینات نشان داده خیلی با بازیکنان خوب ارتباط برقرار کرده و طوری در تمرینات حاضر می‌شود که انگار قرار است خودش فیکس بازی کند؟

این همان رابطه خوبی است که در مورد آن با شما صحبت کردم. کالدرون خوب با بازیکنان تیم رابطه برقرار کرده و توانسته با بچه‌ها تمرین کند. هنگام ناهار و شام کنار بچه‌های تیم است . این مسئله قطعاً به تیم کمک می‌کند تا در ابتدا نتیجه بگیرد و در کنار آن هواداران خوشحال باشند و خود کالدرون هم زودتر جا بیفتد.

به نظرت در این چند هفته که نیستی بازیکنان تیم می‌توانند جای خالی کمال را به نحو احسن پر کنند؟

پرسپولیس راه خودش را پیداکرده است. در این چند سال و در زمان برانکو که بیشترین زمان را کنار این مربی بودم به‌خوبی شاهد بودید که هر بازیکنی مصدوم می‌شد و بازیکن جدیدی می‌آمد آن نفر کاملاً در تیم جاافتاده بود و این یعنی فهمیده بودند که در چه تیم بزرگی هستند و چه هدفی دارند. مواردی که همه دست‌به‌دست هم داد تا پرسپولیس خوب نتیجه بگیرد. شما آدم همتی را نگاه کنید روزی که به پرسپولیس آمد یک بازیکن جوان بود اما زیر نظر برانکو رشد کرد و توانست در فینال آسیا هم به پرسپولیس کمک کند. در آسیا و در بعضی بازی‌ها ما خیلی از بازیکنان باتجربه  را نداشتیم اما آن‌قدر همه جاافتاده بودند که هدف همه قهرمانی بود و برای رسیدن به آن تلاش و زحمت می‌کشیدند. بازیکنان جدید و جوان هم باید بدانند که در چه تیمی هستند و باید زحمت بکشند. همه این‌ها باعث می‌شود که دیگر جای بازیکنی خالی نباشد. خدا را شکر 25 بازیکن خوب داریم و درنهایت مهم‌ترین مسئله این است که اسم پرسپولیس در رأس باشد.

به نظرت بعد از سه قهرمانی هنوز هم بازیکنان تیم این انگیزه را دارند که به قهرمانی چهارم فکر و آن را تکرار کنند؟

این حرف شما را کاملاً قبول دارم و در یک برهه‌ای شاید بازیکنان بگویند ما این‌همه قهرمانی داریم و دیگر بس است اما لذت قهرمانی با پرسپولیس به نحوی است که دوست دارید 100 بار دیگر تکرار شود. خود من در تیم‌های پایه شاید قهرمانی را تجربه کرده باشم اما در پرسپولیس قهرمانی لذت خاص خودش را دارد و اینکه هواداران هرکجا تو را می‌بینند واقعاً کیف می‌کنید و باعث می‌شود بیشتر توان بگذارید. شاید زمان برانکو 5 تا 6 هفته ابتدایی خوب نتیجه نگرفتیم اما با مدیریت برانکو و درحالی‌که تیم‌های دیگر هم نتیجه نگرفتند توانستیم قهرمانی را تکرار کنیم. در تمام تیم‌های دنیا هم ممکن است این اتفاق بیفتد و این شرایط برای رئال مادرید هم رخ داد که بعد از قهرمانی چند سالی است که به این عنوان نرسیده و کار دشواری داشتند. باید سطح فکر بازیکنان قوی باشد تا با کمک باشگاه این قهرمانی بازهم تکرار شود.

به نظرت چرا یکی مثل کامیابی نیا این انگیزه را در خودش ایجاد می‌کند که برای قهرمانی‌های چهارم و پنجم تلاش کند و بابت نبودنش به خاطر مصدومیت همه سراغ او را بگیرند اما یکسری بازیکنان از این تیم خیلی زود کنار می‌روند و به‌نوعی محو می‌شوند؟

همه بازیکنانی که از پرسپولیس رفتند دوستان من هستند اما در زندگی شخصی آن‌ها نبودم و مسیرشان را نمی‌دانستم و اینکه چطور تمرین می‌کنند. اینکه بازیکن با چه کسانی رفت‌وآمد دارد و معاشرت می‌کند واقعاً تأثیر دارد. من وقتی به پرسپولیس آمدم یکسری افراد را دیدم که تا حالا ندیده بودم. آن‌ها با من رفاقت می‌کردند و به خودم می‌گفتم این‌ها قبلاً کجا بودند؟ وقتی در تیمی مثل پرسپولیس هستی همه به سمت تو می‌آیند و دیدگاه‌ها عوض می‌شود. شاید من هم یکی، دو جا در انتخاب اطرافیانم اشتباه کرده باشم اما نگذاشتم به دفعه سوم برسد. به‌راحتی هر وقت دیدم معاشرت با یک نفر به فوتبالم ضرر می‌زند آن را کنار گذاشتم. این آدم‌ها سمت من هم آمدند اما دیگر اجازه ندادم اشتباهات تکرار شود و یک‌بار در همین پرسپولیس ممکن بود تمام زندگی‌ام را از دست بدهم که با لطف خدا و راهی که سر راهم گذاشت از آن فرد دور شدم و راهم را پیدا کردم. پرسپولیس بازیکن زیاد دارد و هرکجا که می‌روند باید حواسشان باشد تا رفتارشان شبهه ایجاد نکند. به‌خصوص در مورد بازیکنان جوان که خیلی باید مراقب باشند. من در این پنج سال خیلی استعدادها را دیدم که کنار رفتند. با همه آن‌ها وقتی حرف می‌زدم مدعی بودند که در تیم‌های دیگر می‌توانند فیکس بازی کنند اما وقتی از پرسپولیس می‌رفتند کاملاً محو می‌شدند. خدا را شکر با لطف خدا و مسیری که برایم قرار داد باعث شد اتفاقات و افراد خوبی سر راهم قرار بگیرند.

یک سوال خودمان را دوست دارم بازهم از تو بپرسم و این بار واضح‌تر جواب بدهی. به ما دقیق نگفتی در رقابت بچه‌ها همدل هستند و یا اینکه یک مقدار حس رقابت به شرایط معمول چربش پیداکرده است؟

فضای رقابت در زمان برانکو هم وجود داشت اما وقتی صحبت‌های بیرونی، مصاحبه‌ها و گزارش‌ها را می‌خواندم یکسری اعتقاد داشتند که برانکو تنها 13 بازیکن دارد که با آن‌ها بازی می‌کند. واقعاً شرایط این‌طور نبود که در مورد آن حرف می‌زدند.

یعنی تو می‌گویی برانکو به یک ترکیب ثابت و خاص که می‌گفتند شاید سیل یا توفان بیاید دست به آن بزند اعتقاد نداشت؟

اصلاً این‌طور نبود. من در پرسپولیس زمان برانکو کارکردم و باور کنید اگر یک نفر ضعیف کار می‌کرد به‌راحتی آن را بیرون می‌گذاشت ولی نگاه بیرونی طور دیگری بود. تمام این بازیکنانی که فیکس بودند تلاش خودشان را می‌کردند که جایگاهشان را حفظ کنند و بابت این تلاش طبیعی بود که مربی به آن‌ها بازی بدهد. امسال هم در تیم رقابت از همان هفته اول وجود داشته و خود من یکی از نفراتی بودم که فشار آوردم تا عقب نمانم. بااین‌حال بازیکنان اسم‌ورسم‌دار بودند که می‌گفتند فیکس هستند و با فشار هوادار بازی می‌کنند که این مسئله یک تفکر اشتباه بود. مطمئن باشید در طول فصل در این پرسپولیس یکسری سورپرایز خواهید دید که به خاطر تلاش بازیکنانی است که برای جایگاه خودشان زحمت می‌کشند که در همین بازی اول آن را خواهید دید. بازیکنی که به خاطر خوب تمرین کردن و سعی و تلاشی که داشت توانست جای خودش را بگیرد.

یک سؤال در مورد تیم ملی و یک جواب صادقانه از تو... هنوز هم به تیم ملی فکر می‌کنی؟

صددرصد به آن فکر می‌کنم چون واقعاً بازیکنی نیستم که از زیر کار در بروم. تمام تلاش خودم را خواهم کرد تا با خوب کار کردن نظر ویلموتس را به خودم جلب کنم. زمان کی روش هم من شرایط خوبی داشتم اما دغدغه‌ام کتف مصدوم من بود. امیدوارم خوب به آن برسم و با آمادگی کامل در پرسپولیس درنهایت ویلموتس من را ببیند. زمان کی روش واقعاً بدشانس بودم و سه، چهار اردو را بااینکه مصدوم بودم و جراحی کرده بودم دعوت می‌شدم و با فیزیوتراپ تیم ملی تمرین می‌کردم. شرایطم طوری بود که درنهایت کی روش به من گفت نزدیک بازی‌هاست و من نمی‌توانم روی تو ریسک کنم و در لیست قرارت دهم به همین خاطر باید دنبال بازیکن دیگری باشم. این کتف من را خیلی اذیت کرد و کی روش هم منطقی شرایط را به من می‌گفت. امیدوارم بعد از مصدومیت خوب کارکنم تا با شرایط خوب در پرسپولیس بتوانم حقم را بگیرم چون اگر تعریف بی‌جهت از خودم نباشد این پتانسیل را در خودم می‌بینم که بازهم به تیم ملی دعوت شوم.

و اینکه پزشک جراح تو زمان دقیق بازگشت کمال کامیابی نیا را چه زمانی اعلام کرده است؟

در آخرین صحبتی که با جراحم داشتم از عمل جراحی من خیلی راضی بود و گفت تا سه ماه دیگر می‌توانم به میادین برگردم. بااین‌حال از من خواست هیچ عجله‌ای نداشته باشم تا با آرامش کارهای درمانی‌ام را پیش ببرم تا کم‌کم با اضافه شدن به تمرینات شرایط بازی کردن برایم فراهم شود.


تازه ترین خبرها